امروز تو مترو  مقاله 17 صفحه ای آقای صالح خدری با عنوان "اصول دادرسی در داوری تجاری بین المللی" رو خوندم. ویژگی بارز این مقاله، تلاش نویسنده در انتقال ساده و شیوای مفاهیمی مثل داوری، اصل استقلال داور، اصل بی طرفی دارو، رسیدگی ترافعی و... است. به رغم خیلی از روزهای دیگه که عرضه استفاده کردن از مسیر خونه تا محل کار رو  برای مطالعه کردن ندارم، شروع روزم با تموم کردن این مقاله توام شد.

نگاهی کوتاه به این مقاله:

-      غالباً رجوع اصحاب دعوا به داوری زمانی صورت می­گیرد که موضوع دعوا واجد جنبه تخصصی و فنی باشد و ترجیح طرفین آن است که در راستای تحقق حقوق خود در یک دادرسی منصفانه، به جای مراجعه به دادگاه ها به داور متخصص در موضوع مراجعه کنند.

-         اختلاف نظر در لزوم استفاده از اصول دادرسی (اصولی چون استقلال و بی طرفی دادگاه، ترافعی بودن رسیدگی، قانونی بودن رسیدگی و دادگاه و...) در داوری تجاری بین المللی به طرح سه نظریه منجر شده است:

  1. اعراض مطلق: دیوان داوری قدرت و اختیار خود را از اراده طرفین می­گیرد و نه از دولت. پس رعایت اصول یاد شده در رسیدگی به وسیله داور یا هیات داوری اجباری نیست. این نظریه قابل تخدیش است؛ دولت ها از داوری حمایت می کنند در غیر این صورت مرتکب نقض حقوق بشر شده است. حتی در کنوانسیون ها و مقررات داوری،  اجرای رای داور از سوی دادگاه ها صورت می گیرد.
  2. نمایندگی: مطابق این نظریه داور به حکم قانون به نمایندگی از دادگاه انجام وظیفه می کند. در نقد این تئوری باید گفت داوری دارای ماهیتی خصوصی بوده و داور اختیار خود را از اراده طرفین می گیرد.
  3. تفکیک میان داوری اختیاری و اجباری: در این نظریه اصول دادرسی در داوری اختیاری به صورت غیرمستقیم و در داوری اجباری به صورت مستقیم اعمال می شود.

-     اصول تضمین کننده عدم جانبداری داور عبارتند از اصل استقلال و بی طرفی داور. بعضی بر این باورند که دو اصل استقلال و بی طرفی داور دارای ماهیتی جداگانه و منحصر به فردند. اصل استقلال واجد جنبه نوعی به معنای فقدان وابستگی و عدم وجود ارتباط خارجی داور با هر یک از اصحاب دعوا، وکیل یا مشاور آن هاست. در حالی که اصل بی طرفی واجد ضابطه شخصی و ناظر به ذهن داور است.